ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


اصلاح‌طلب دست‌ساز چگونه از خود دفاع می‌کند؟

ایرج مصداقی

سوختن پروژه اطلاعات سپاه و واکنش نفوذی‌شان فومنی

محمد‌ زارع گشتی فومنی که در نظام اسلامی به محمد زارع فومنی معروف است و کارمندان بانک، او را دشتی صدا می‌کنند پس از روشنگری در مورد فعالیت‌های غیرقانونی و سوءاستفاده‌های هنگفت مالی و اخلاقی‌اش مجبور به واکنش شد. در متنی که توسط ‌«اطلاعات سپاه» گرداننده پشت صحنه‌ و از قول فومنی تهیه شده او نوشته‌ی من را به «منافقین» و دولت هلند و ... نسبت داده است. کسانی که با فومنی از نزدیک کار کرده‌‌اند می‌دانند که او از نوشتن یک متن ساده عاجز است و برای از روخواندن یک سخنرانی نیز بایستی چندین بار تمرین کند. او از سرخشم و به منظور بالابردن قیمت خود نزد اطلاعات سپاه، به اعضای دفترش و در پاسخی که از قول او منتشر شده ادعا کرده که «منافقین» قصد ترور او را داشتند و پس از عدم موفقیت اقدام به انتشار این مقاله کردند!

خشم فومنی و اطلاعات سپاه قابل فهم است. پروژه‌ای که این همه روی آن سرمایه‌گذاری کرده بودند با یک مقاله سوخته است. بعید است او بتواند حرکت چندانی به نام «اصلاح‌طلبی» در انتخابات پیش رو انجام دهد. چنانچه چنین خبطی کند رسوایی‌ اقدام احتمالی او و سپاه دوچندان می‌شود.

در مقاله‌ام راجع به فومنی همه اسنادم را منتشر نکردم [1] و منتظر واکنش او و «حاج‌آقا» در اطلاعات سپاه شدم. تجربه‌ی ۴ دهه مبارزه‌ام با دستگاه امنیتی و عواملش به من آموخته که همه داشته‌هایم را یکباره رو کنم و منتظر واکنش آن‌ها بمانم و سپس ضربه بعدی را وارد کنم. چنانچه پیش‌بینی می‌کردم فومنی به دستور اربابش قدم پیش گذاشت.

 

فومنی و «حاج‌آقا» گرداننده‌اش در «اطلاعات سپاه» ادعا می‌کنند وی مورد «ترور شخصیتی» قرار گرفته است! اما حاضر نیستند توضیح دهند کدام یک از موارد مطرح شده درباره او نادرست است. فساد جنسی، مالی و یا نفوذی‌بودنش در جریان «اصلاحات»؟  آیا آدرس «حاج‌آقا» در ساختمان واقع در خیابان شهید بهشتی خیابان شهید صابونچی کوچه هشتم غلط است؟ آیا ارتباطات روزانه وی با شخص مزبور «ترور شخصیتی»‌ است یا گرفتن چفیه از دست خامنه‌‌ای؟

تسهیل کار «نماینده دادستان فسادستیز» ابراهیم رئیسی

فومنی در پاسخ به روشنگری در مورد رشوه‌خواری و فساد مالی‌اش مدعی شده است: « آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است».

به منظور «محاسبه» راحت‌تر «حساب» وی، مواردی را ذکر می‌کنم و منتظر اعلام نتیجه تحقیق و «محاسبه»‌ از سوی رسول قهرمانی نماینده «فساد ستیز» و «عدالتجو» دادستان انقلاب اسلامی می‌مانم. البته تا کنون جایی ندیده‌ام که «چاقو دسته خود را ببرد».

در زیر اسناد چند فقره از دریافتی‌های فومنی در بانک ملی و صادرات آمده است. وجوهی که به حساب او ریخته شده از سوی کسانی است که برای استخدام فرزندانشان در نهاد‌ها و سازمان‌های دولتی به او متوسل شده بودند. این نوع استخدام‌ها یکی از کارهای غیرقانونی پیش‌پا افتاده‌‌ای است که او انجام می‌دهد. به دست آوردن اصل این اسناد برای دادستان نباید کار سختی باشد.

فومنی به صغیر و کبیر رحم نمی‌کند. یکی از کسانی که در سال ۱۳۸۴ با سفارش فومنی در سازمان محیط زیست استخدام رسمی شد، مجبور به پرداخت ۶ میلیون تومان حق‌حساب شد. مادر وی النگوهایش را فروخت و پول آن را در قم به فومنی داد تا کار پسرش راه بیافتد.

 

 

این وجوه بابت استخدام فارغ التحصیلان بیکار به حساب فومنی واریز شده است

آیا دستگاه قضایی زیر نظر سیدابراهیم رئیسی که کباده مبارزه با فساد را می‌کشد حاضر است در مورد وجوه پرداختی به این حساب‌ها تحقیق کرده و نتیجه را به اطلاع عموم برساند؟ آیا رئیسی و عواملش حاضرند مشخص کنند «حساب» فومنی چقدر «پاک» است؟

آیا رسول قهرمانی نماینده دادستان که ادعای «فساد‌ستیزی»‌ دارد حاضر است در مورد میلیاردها تومان رشوه که بابت ترخیص غیرقانونی خودرو در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ به شماره حساب ۶۰۳۷۹۹۱۳۰۱۴۳۴۸۱۱ فومنی در بانک ملی و شماره‌ حساب ۶۳۹۶۰۷۱۱۰۶۵۸۸۰۵۶ وی در بانک سرمایه و یک حساب دیگر در بانک شهر ریخته شده تحقیق کند؟ آیا وی حاضر است در مورد دیگر وجوه پرداخت شده به حساب‌های بانکی فومنی تحقیق کرده و درباره منشاء پول‌ها و دلیل دریافت آن‌ها توضیح بخواهد؟ فومنی در عمرش هیچ حقوقی از هیچ منبع دولتی دریافت نکرده است، این پول ها بابت چه چیزی به حساب او واریز می‌شوند؟‌

آیا رئیسی حاضر است از مهدی کرباسیان مدیر عامل کنونی شرکت ملی نفت ایران که در سال ۱۳۹۳ رئیس کل گمرک ایران بود در مورد صحت و سقم ادعایم تحقیق کند و نتیجه را به اطلاع عموم برساند؟ کرباسیان در آغاز به کار دولت دوازدهم به مدت یک سال وزیر اقتصاد و امور دارایی بود که استیضاح و برکنار شد. او مجبور شد با تلفنی که از اطلاعات سپاه دریافت کرد بنا به خواست فومنی دستور ترخیص ۵۰۰ ماشین را که در گمرگ توقیف شده بود بدهد. 

آیا این اتهام و «ترور شخصیتی»‌ است که پس از دریافت رشوه‌ی مزبور فومنی در دفترش «پول پاشی» کرد و به هر یک از کارکنان دفتر  که ده – دوازه نفر می‌شدند بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان شیرینی داد؟ آیا لازم است نام تمامی کارکنان دفتر و میزان شیرینی‌ای را که گرفته‌اند بنویسم تا «محاسبه» ساده تر شود؟ حقوق کارکنان دفتر در زمان یاد شده بین یک و نیم تا دو میلیون تومان بود.

آیا این اتهام است که فومنی روز بعد به عنوان عیدی از نمایندگی هیوندایی در بزرگراه رسالت نزدیک خیابان مجیدیه یک ماشین مدل بالای فول برای پسرش امیرحسین خرید؟ آیا این اتهام است که پسرش راضی نبود و غر می‌زد و ماشین مدل‌ بالاتر می‌خواست؟ آیا کار سختی است از نمایندگی هیوندایی تحقیق شود؟‌ 

آیا رسول قهرمانی نماینده دادستان که فریاد «عدالت‌خواهی‌‌»‌اش گوش فلک را کر کرده حاضر است در مورد اسنادی که در سال ۹۳ برای دخالت فومنی در پرونده یک اسیدپاشی در مرند، به نام نزدیکانش شده توضیح بخواهد؟ آیا این دادستان حاضر است در مورد نوع رابطه حسینعلی نیری رئیس هیأت کشتار ۶۷ و رئیس دادگاه انتظامی قضات و معاون اسبق قضایی دیوان عالی کشور با این جرثومه فساد تحقیق کند؟‌ آیا حاضر است در مورد روابط او با ناصر سراج رئیس سابق سازمان بازرسی کشور و سعید مرتضوی تحقیق کند؟

آیا رئیسی حاضر است دستور تحقیق در مورد پرونده آقای نبوی را بدهد؟ وی بعد از سال‌ها از انگلستان به ایران بازگشت و فومنی با کمک مصطفی میرسلیم ۶۰ درصد از زمین ۳۰۰ هکتاری او در جیرفت را که در تصرف «ستاد اجرایی فرمان امام» بود به عنوان «کمیسیون» بالا کشید و مابقی را به او برگرداند. 

آیا نماینده دادستان حاضر است درمورد رشوه‌ای که فومنی از رحم‌خدا سالاروند اهل خرم‌آباد که در یک معامله ملکی کلاه برادرش را برداشته بودند گرفت تحقیق کند؟‌ این هموطن ساده دل که با لباس محلی و بقچه‌ای زیر بغل از خرم‌آباد به تهران می‌آمد و نان و پنیرش را دم دفتر فومنی می‌خورد و منتظر می‌ماند تا کارمندان دفتر سرکارشان حاضر شوند، بابت حل و فصل پرونده ملکی‌ برادرش در اردیبهشت ۱۳۹۴ نود میلیون تومان به فومنی رشوه داد. فومنی ۵ میلیون تومان به فردی که سالاروند را معرفی کرده بود کمیسیون داد.

فومنی شهره‌ی عام و خاص است و آوازه او در سراسرکشور پیچیده است. از مرند تا لرستان و از انگلستان تا قم و اقصی نقاط کشور برای حل و فصل مشکلات قضایی‌شان به او رجوع می‌کنند. آیا می‌توان پذیرفت وقتی من که در هفت آسمان ستاره‌ای ندارم و در هیچ یک از نهادهای نظام ولایی منبع و عامل ندارم با این جزئیات از پرونده فساد فومنی خبر دارم، دستگاه امنیتی و دستگاه قضایی زیرنظر رئیسی «فساد ستیز» و «عدالتخواه» خبر نداشته باشد؟ چگونه می‌توان پذیرفت «اصولگرایان عدالتخواه» سراغ این جرثومه فساد مدعی «اصلاح‌طلبی» نمی‌روند!

مدعی «اصلاحات» در صف نمازگزاران بر جنازه دشمن «اصلاحات»

فومنی مدعی «اصلاح‌طلبی» است اما در دوران شیوع کرونا فرصت را از دست نداده و در مراسم تشیع جنازه مصباح یزدی یکی از دشمنان اصلی «اصلاحات» در صحن «شاه عبدالعظیم» شرکت می‌کند. در عکس زیر فومنی را در ردیف سوم، سمت راست، هنگام نماز محمد محمدی ری‌شهری وزیر اسبق اطلاعات بر جنازه مصباح‌یزدی می‌بینید. لازم به یادآوری است که ری‌شهری یکی از طراحان اصلی کشتار ۶۷ و برکناری آیت‌الله منتظری است. 

 

محمد گل‌محمدی به حکم فومنی به عنوان سرپرست روزنامه صدای اصلاحات در شهرستان‌های بهارستان و رباط کریم منصوب می‌شود.

  

در همان حال گل‌محمدی با حسن عباسی تئوریسین خشونت و عضو قرارگاه عماریون و ... سلفی می‌گیرد.

 

آیا این اتهام است که پیام فیض رئیس شاخه جوانان حزب اصلاحات مردمی[2] پس از پی بردن به ارتباطات فومنی با اطلاعات سپاه این حزب را ترک کرد و به حزب «اراده ملت» پیوست؟ آیا او متن سخنرانی‌های فومنی را نمی‌‌نوشت؟ آیا او هم‌‌اکنون مدیر روابط عمومی حزب اراده ملت که توسط احمد حکیمی‌پور اداره می‌شود نیست؟[3]

آیا همایون ابوسعیدی که از اعضای حزب همبستگی بود بعد از اخذ مجوز روزنامه «صدای اصلاحات» مدیر مسئول این روزنامه نشد؟ آیا او بعد از انتشار چهار پنج نسخه و فشار فومنی برای انتشار مطالب دو پهلو و کنایه آمیز علیه سران «اصلاحات» بی‌سرو صدا کناره گیری نکرد و دوباره به حزب همبستگی نیپوست؟

آش آنقدر شور بود که ابوسعیدی تاب نیاورد وگرنه خود او تحفه‌ای است. او از این که حجاریان برنامه دولت روحانی را «اصلاحاتی» خوانده بود به خشم آمد.[4]

در مقاله قبلی چیزی راجع به مجید تنها ننوشتم. پسر او اقامت سوئیس را دارد و حاج‌ مجید تنها در دو نقش ظاهر می‌شود.

در این عکس می‌توانید او را با پاپیون و در هیأت کسی که به سوئیس رفت و آمد می‌کند ببینید

 

در  دو عکس زیر می‌توانید مجید تنها را با قیافه حزب‌اللهی و با ریش و پشم در کنار فومنی ببینید.

مجید تنها در کنار فومنی و غلامرضا کاشانی در گفتگوی مطبوعاتی

 آیا این اتهام است که حاج غلامرضا کاشانی عضو اتحادیه صنف دارندگان رستوران و سلف‌سرویس‌های تهران با ماشین‌های آخرین مدل بنز و بی‌ام و در خیابان‌های تهران می‌گردد و دختران جوان را برای فومنی تور می‌کند؟ آیا او از اعضای شورای مرکزی «حزب مردمی اصلاحات»[5] و رئیس کمیته مالی و اداری این حزب نیست؟ [6] در مقاله قبلی‌ام مسئولیت او در حزب را یادآوری نکردم. آیا پیدا کردن دختران جوان برای دبیرکل حزب جزو مسئولیت‌های «مالی و اداری» است؟‌

 

حاج غلامرضا کاشانی 

آیا این اتهام ناروا و «ترور شخصیت»‌ است که فومنی دختران جوانی را که در خیابان می‌دید، با لودگی آخوندی «گواشت» می‌خواند؟ آیا او در توصیف این کلمه نمی‌گفت که طلبه‌های حوزه علمیه قم در مجامع خودمانی دختران جوان را گواشت «جمع گوشت» می‌خوانند؟‌

 

زندگی لوکس فرزندان فومنی

آیا در مورد زندگی لوکس فرزندان فومنی «ترور شخصیت» کرده‌ام؟

تنها هنری که محمدحسین زارع گشتی فرزند فومنی دارد عضویت در حزب پدرش است. در خبرها آمده است که او بعد از پدرش در حزب بالاترین آرا را داشته است. [7] در خبر تنظیم شده نام خانوادگی امیرحسین و پدرش متفاوت است. در رسانه‌ها  و اسناد حزبی محمدحسین برخلاف پدرش که محمد‌ زارع فومنی معرفی می‌شود، محمدحسین زارع گشتی و محمدحسین زارع معرفی می‌شود.

زیبا فومنی دختر محمد زارع فومنی با استفاده از رانت پدرش دانشجوی رشته حقوق است.

 

 

 

 


[1]  https://www.radiozamaneh.com/564802

[2]  https://www.farsnews.ir/news/13930525001227/

[3]  https://sedayiran.com/fa/news/197359/

[4]  https://www.khabaronline.ir/news/361378

[5]  https://www.isna.ir/news/92081006049

[6]  https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/09/19/1262650

[7]  https://etemadonline.com/content/433574

منبع:رادیو زمانه

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©