در طول سالهای گذشته به خاطر روشنگریهای گستردهام علیه رژیم جمهوری اسلامی (ارتجاع غالب)، هدف کثیفترین توطئههای وزارت اطلاعات رژیم بودهام.
از سوی دیگر طی سه سال و نیم گذشته به خاطر روشنگریام علیه «فرقه رجوی»، مورد حملات رذیلانه و شریرانهی این فرقه (ارتجاع مغلوب) بودهام. (از آنجایی که بهترین فرزندان میهنمان با نام «مجاهد» به جوخهی اعدام سپرده شدند و بر تختهای شکنجه تشریح شدند، مایل به استفاده از این نام برای کسانی که به راه و آرمان آنها خیانت کردند، نیستم. یکی از اهداف مبارزه من با «ارتجاع مغلوب»، پاسداری از نام و میراث آنان است )
در واقع طی این مدت، «ارتجاع غالب» و «ارتجاع مغلوب» به عنوان دو تیغهی یک قیچی عمل کرده و به یاری یکدیگر شتافتهاند.
پس از انتشار «گزارش ۹۲» که نامهی سرگشادهای به مسعود رجوی بود،
http://www.pezhvakeiran.com/pfiles/gozaresh92_m.pdf
در طول یک سال، در حدود ۴۵۰ مقاله توسط اعضا و هواداران «فرقه رجوی» علیه من و منتقدان این فرقه منتشر شد، که لینک آنها را میتوانید در سند زیر مشاهده کنید.
http://pezhvakeiran.com/pfiles/g92_list_Maghalat_Siteha.pdf
طی دو سال و نیم گذشته، و پس از انتشار «گزارش ۹۳»
http://www.pezhvakeiran.com/pfiles/goazersh_be_mardom_vakonesh92_2014n.pdf
حجم این مقالات بالغ بر هزار مقاله شد و این فرقه بزرگترین دغدغهاش برخورد با من و دیگر منتقدانش شد.
در این مقالات به جای آن که مسئولان این فرقه، به صدها سؤال مشخص مطرح شده در «گزارش ۹۳» پاسخ دهند،
http://pezhvakeiran.com/maghaleh-63395.html
به فحش و ناسزا و طرح شریرانهترین اتهامات بسنده کردند تا به زعم خود مانع توجه افراد به موضوع اصلی شوند.
این جدا از صدها نشست جمعی و فردی در سراسر اروپا و آمریکا و کانادا و استرالیا مسئولان فرقه رجوی علیه من و هزاران کامنت و اظهارنظر و یا پستهای شریرانه و رذیلانه در زیر مقالات و مصاحبههایم و در فیس بوکها و وبلاگهای این فرقه است. در طول حیات سیاسی در تاریخ معاصر ایران، این حجم از حمله و هجوم و نشر اکاذیب علیه یک فرد بیسابقه بوده است. این حجم از تبلیغات، از یک طرف نشانگر اهمیت و کارسازبودن روشنگریهای من و دیگر منتقدان فرقه است و از سوی دیگر ابعاد فاجعه بار سقوط یک سازمان سیاسی را میرساند.
ادامه مطلب...
«ارتجاع غالب» و «ارتجاع مغلوب»، دو تیغه یک قیچی