پس از انتشار گفتگوی من با آقای پرویز معتمد و اشاره کوتاه ایشان به مسعود رجوی و همکاری او با ساواک که منجر به تخفیف مجازات او شد، نامبرده با بسیج تمامی امکاناتش ضمن انکار ضعف و سستی در بازجوییهای ساواک میکوشد من را که در مقام گفتگوگر بوده ام به همکاری با دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم جمهوری اسلامی متهم کند! مسعود رجوی نه شرافتی دارد و نه پرنیسیبی و توقع انصاف از او بیجاست. او در خیانت به آرمان شهدا و رنجدیدگان و همچنین منافع ملی از مرزهای بسیاری عبور کرده است. بدیهی است آقای معتمد مسئول گفتههایشان هستند و نه من که در ابتدای گفتگو نیز آن را به روشن ترین وجه مطرح کرده ام.
آنچه در زیر مشاهده میکنید اسناد محرمانه ساواک در مورد مسعود رجوی است که هیچگاه اصالت آن توسط او و نزدیکانش زیر سؤال برده نشد.
از نظر من مسعود رجوی پس از دستگیری در بازجوییهای ساواک از خود ضعف و سستی نشان داده بود.
تصور کنید اسناد زیر یا بسیار سستتر و ضعیفتر از آنها علیه یکی از چهرههای مخالف مسعود رجوی انتشار یافته بود آیا او و نزدیکانش آبرو برای او باقی می گذاشتند؟ آیا به او فرصت دفاع از خود می دادند؟ آیا توضیحات او را می پذیرفتند؟
گفتنی در مورد این اسناد بسیار است و از زوایای گوناگون می توان آنها را مورد بررسی قرار داد اما فعلا به طرح پرسش و انتشار بدون شرح آنها اکتفا میکنم.
مسعود رجوی میتواند تمام اعوان و انصارش را برای تأیید خود به صحنه بیاورد. داستان جعل کنند. خاطره بگویند. از «قهرمانی» های او بگویند اما با این اسناد «محرمانه» که گزارشات داخلی ساواک است چه میکنند؟
به: ریاست اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی (دادستانی)
از: ساواک
شماره: ۳۱۲/۶۵۵
تاریخ ۵۱/۱/۲۸
درباره مسعود رجوی فرزند حسین
پیرو شماره ۵۰/۹/۱۶-۳۱۲/۷۶۱۱
نامبرده بالا که در دادگاههای بدوی و تجدید نظر آن اداره باعدام محکوم گردیده از همکاران این سازمان بوده که در جریان کشف سازمان آزدیبخش ایران همکاریهای ارزنده و موثری داشته است. مراتب جهت آگاهی اعلام میگردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور- ارتشبد نصیری
اول ژوئیه ۲۰۱۶
ایرج مصداقی
بعد از انتشار :
نظر من در مورد اسناد همکاری رجوی با ساواک
نزدیک یک هفته منتظر شدم تا فرقه رجوی در مورد صحت و سقم اسناد ساواک در مورد شخص رجوی اظهار نظر کرده و پاسخ لازم را به افکار عمومی بدهد. به نظر من مسئولیت پذیری و پاسخگویی حکم میکرد مسعود رجوی و یا سخنگویان او توضیح دهند «سند اول» واقعی است و به توجیه آن از نگاه خود بپردازند و اصالت سند دوم را زیر سؤال ببرند و یا توطئه رژیم را افشا کنند.
در مطلب منتشر شده توضیح دادم در مورد این اسناد گفتنی بسیار است.
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-79643.html
در اینجا نظر خودم را در مورد اسناد بیان می کنم.
به نظر من سند اول که در اسفند ۱۳۵۸ و بحبوحهی نامزدی مسعود رجوی برای شرکت در انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی انتشار یافت، واقعی است. همان موقع مجاهدین، ویژهنامه نشریه مجاهد را انتشار داده و به توجیه این سند و دیگر اسناد انتشار یافته که مربوط به متن بازجوییهای مسعود رجوی پس از دستگیری است، پرداختند.
مجاهدین در سال ۱۳۵۸ اصالت اسناد انتشار یافته را زیر سؤال نبردند چرا که میدانستند رژیم به سادگی میتواند اصالت آنها را ثابت کند و این به ضرر آنها خواهد بود.
در طول سالهای اخیر دو سند دیگر که سندهای دوم و سوم هستند نیز انتشار یافتهاند. در مطلب منتشر شده، تنها متن سند اول را که مورد تأییدم بود، تایپ کردم و از تایپ سند دوم که به نظرم جعلی است، خودداری کردم.
«مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی» که وابسته به وزارت اطلاعات است، همان سند اول را با مهر خود انتشار داده است و از انتشار سند دوم خودداری کرده است.
غالب سایتهای رسمی رژیم و به ویژه آنها که به دستگاه اطلاعاتی رژیم نزدیک هستند هم تنها سند اول را انتشار داده اند.
http://www.yjc.ir/fa/news/5560203
سند سوم نیز همان سند اول است و تغییری درمتن آن به جز امضاهای زیر آن دیده نمی شود.
از نظر من سند دوم به وسیلهی فتوشاب توسط عناصر منفرد رژیم ، بخشی از وزارت اطلاعات و یا افراد دشمن رجوی با انگیزههای متفاوت جعل شدهاند تا به این ترتیب داستان را چرب تر جلوه دهند.
البته این احتمال هم هست که سند سوم توسط دستگاه جعل سازمان مجاهدین که ید طولایی در این گونه امور دارند به عمد تولید شده باشد تا اصالت سند اول را نیز زیر سؤال ببرند و آن را نیز لوث کنند. احتمال این مورد کمتر از موارد قبلی است که بر شمردم.
از نظر من مسعود رجوی در بازجوییهای ساواک، طبق معیارهای مجاهدین و اصولی که رجوی بعدها روی آن ها تأکید کرد و خود هیچگاه به آنها وفادار نبود، ضعیف برخورد کرده و بیش از آنچه باید و شاید در بازجوییها حرف زده بود.
با این حال همانطور که در «گزارش ۹۲» و «گزارش ۹۳»هم تأکید کردم، او را همکار ساواک و یا کسی که به خدمت این سازمان درآمده بود، نمیدانم. البته داستانهایی که وابستگان فرقه رجوی در مورد مقاومت و شخصیت استثنایی او تولید میکنند نیز یکسره دروغ و غیرواقعی است.
باز هم تأکید میکنم چنانچه این سند و یا این اسناد در رابطه با هر شخصیت دیگر سیاسی انتشار یافته بود، فرقه رجوی آبرو و حیثیت برای آن فرد باقی نمیگذاشت و کاری به اصالت اسناد و ... نداشت.
لازم به ذکر است حکم اعدام موسی خیابانی، بهمن بازرگانی و بسیاری دیگر نیز شکست و به حبس ابد و ... تبدیل شد اما ساواک دلیلی برای شکستن حکمشان بیان نکرد و حرفی از همکاری آنان در بازجویی و ... زده نشد و سندی در این مورد در پرونده شان یافت نشد. مسعود رجوی یک استثناست و در میان ده نفر اعضای مرکزیت مجاهدین تنها کسی بود که زنده ماند و علیرغم این که در روابط درونی مجاهدین هر زنده ماندهای را خائن و واداده معرفی می کند هیچگاه به مورد خود اشاره نمی کند.
ایرج مصداقی ۶ ژوئیه ۲۰۱۶