ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


چند پرسش و پاسخ در مورد طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا

ایرج مصداقی

لابی رژیم در آمریکا و فعالان سیاسی ایرانی که همچنان مشغول مبارزات «ضد امپریالیستی» و «ضد صهیونیستی» هستند، در نقش سخنگویان سپاه قدس و نظام ولایت فقیه در روزهای گذشته هر رطب و یابسی را به هم بافته‌اند تا نتیجه‌ بگیرند که توطئه‌ی ترور سفیر عربستان سعودی نمی‌توانسته کار رژیم جمهوری اسلامی باشد. در همین رابطه دوستان و هموطنان زیادی حضوری، تلفنی و از طریق ایمیل نظر مرا در این رابطه جویا شده‌اند.

 

سؤال‌های آن‌ها و پاسخ‌های من به شرح زیر هستند.

 

آیا فکر نمی‌کنید دولت آمریکا به دنبال سناریو سازی و درگیری با جمهوری اسلامی است؟

 

دولت آمریکا نیاز به سناریو سازی ندارد. دولت جمهوری اسلامی در طول هشت سال گذشته بطور مستقیم وغیرمستقیم مسئول قتل هزاران سرباز آمریکایی در عراق بوده است. دولتمردان آمریکایی چنانچه خط درگیری با جمهوری اسلامی را دنبال می‌کردند به سادگی می‌توانستند و می‌توانند با توجه به مستندات محکمی که دارند به مقابله با جمهوری اسلامی بپردازند. چنان در مورد جمهوری اسلامی صحبت می‌شود که گویا این رژیم تا کنون در هیچ‌ توطئه‌‌ای در سطح بین‌المللی دست نداشته و دولت آمریکا نیاز داشته در این رابطه به خلق سناریو و «توطئه» دست بزند. در حالی که خط دولت آمریکا پیوسته پرهیز از درگیری با جمهوری اسلامی بوده است.

حتی پیشنهاد ایجاد تلفن قرمز و خط تماس اضطراری هم به همین منظور داده شده است. کدام یک از این پیشنهادها به دولت صدام حسین و ... داده شد؟

 

در طول ۳۳ سال گذشته دولت‌های مختلف آمریکایی علیرغم داشتن بهانه‌های گوناگون هیچ‌گاه سیاست مماشات و کنار ‌آمدن با دولت‌ جمهوری اسلامی را رها نکرده‌اند.

حمله نظامی طبس هم صرفاً برای رهایی گروگان‌های آمریکایی طرح‌ریزی شده بود و نه حمله نظامی به ایران.

آمریکایی‌ها حتی در جریان بمب‌گذاری‌ها و عملیات‌های انتحاری بیروت نیز در مورد جمهوری اسلامی از خود خویشتنداری نشان داده وسعی کردند با نظام جمهوری  اسلامی همکاری کنند. چشم‌شان را روی بسیاری از عملیات تروریستی بزرگ رژیم و از جمله برج خبار در عربستان هم بستند. آن‌ها رد بسیاری از توطئه‌هایی را که در تهران برنامه‌ریزی می‌شد داشتند. اما این بار موضوع در آمریکا رقم خورده است و به همین خاطر نمی‌توان از آن چشم پوشید.

 

آیا کشتن سفیر عربستان نفعی برای جمهوری اسلامی دارد؟

سوابق امر نشان می‌دهد که دولت جمهوری اسلامی حداقل یک بار با جدیت به دنبال قتل سفیر عربستان سعودی در استکهلم بوده است. چیزی که متأسفانه در روزهای گذشته مطبوعات به آن نپرداختند و این جای تعجب دارد.

در برنامه‌ای که چند سال قبل شبکه یک تلویزیون سوئد به نام (اسناد درونی Document inifran ) پخش کرد، پرده از روی یکی از توطئه‌های تروریستی رژیم جمهوری اسلامی ایران و مماشات دولت سوئد در ارتباط با آن برداشت.

موضوع بر می‌گشت به تلاش دولت جمهوری اسلامی برای ترور سفیر عربستان سعودی در استکهلم در سال ۱۹۹۰.

بر اساس گزارش شبکه یک تلویزیون سوئد در سال ۱۹۹۰ پليس امنيتی سوئد (سپو) درجريان استراق ‌سمع تلفن ماموران سفارت‌ جمهوری اسلامی در استکهلم، پی می‌برند که رژيم درصدد سوءقصد به جان سفير عربستان سعودی در سوئد است. درجريان تحقیقات پلیس امنیتی مشخص می‌شود که بزودی فردی بنام حسن پورزمانی که ظاهراً فرماندهی عمليات ترور را برعهده داشته به سوئد سفر خواهد کرد.

حس پورزمانی از هنگام ورود به سوئد تحت تعقیب پلیس قرار می‌گیرد و هنگامی که تروریست‌ها عازم عملیات بودند اتوموبیل آن‌ها به بهانه‌ی خلاف رانندگی از سوی پلیس متوقف شده و دستگیر می‌شوند. در جريان دستگيری اين افراد، مشخص می‌شود که ۳ نفر از آنها، از جمله صاحب اتوموبيل بنام حسن‌پور، دارای پاسپورت ديپلماتيک هستند و بلافاصله آزاد می‌شوند. فرد چهارم، حسن پورزمانی، فرمانده عمليات که پاسپورت عادی داشته دستگیر و روانه‌ی زندان می‌شود.

۲۴ ساعت بعد پليس امنيتی سوئد، بدستور وزرات خارجه اين کشور، با زيرپا گذاشتن قوانين سوئد که آنها را موظف به دادگاهی کردن حسن پورزمانی مي‌کرد، وی را سوار  هواپيمای ایران ایر کرده و به ايران بازمي‌گرداند. حسن پورزمانی دو سال بعد به اروپا بازگشت و با نام عبدالرحمان بنی‌هاشمی فرماندهی جنایت میکونوس را به عهده گرفت.

ظاهراً دولت سوئد در آن مقطع، نگران بوده که محاکمه بنی‌هاشمی و افشای تروريسم دولتی جمهوری اسلامی، کشور سوئد را به هدف عمليات انتقام‌جويانه‌ی رژيم جمهوری اسلامی تبديل کند و روابط دو‌جانبه تجاری‌ آن‌ها آسیب ببیند.

 

آیا فکر نمی‌کنید عملیات اعلام شده از سوی دولت آمریکا «آبکی و هالیوودی» است؟

 

متأسفانه در روزهای گذشته افراد وابسته به لابی جمهوری اسلامی در آمریکا که تا دیروز در نقش «اقتصاددان» و «فیریک‌دان» و «صلح‌طلب» و ... در ارتباط با محسنات «انرژی اتمی» و «حقوق مردم ایران» و مقرون به صرفه بودن انرژی اتمی و آینده نگری نظام برای دوران پس از پایان نفت و ... صحبت می‌کردند به یکباره در نقش جانی‌دالر و شرلوک هولمز  و متخصص «ضد تروریستی» وارد میدان شده و در مورد عدم طرح‌ریزی دقیق عملیات و «آبکی» بودن آن سخن به میان آوردند.

من یا شما مسئول «آبکی» بودن یا نبودن طرح ترور سفیر عربستان نیستیم؟ اسناد و شواهد حاکی از آن است که ارتباطاتی از ایران با شبکه مزبور وجود داشته که ردیابی شده است. آیا مانند ادعای رژیم در موضوع حمل اسلحه به نیجریه و سنگال و ... بخش خصوصی در ایران سفارش عملیات تروریستی در آمریکا را می‌داده؟
اگر قرار بر تولید سناریو بود کاری نداشت به جای سناریوی «آبکی» سناریوی محکمی تولید می‌کردند. سناریو درست کردن که کاری ندارد. اتفاقاً خود همین که دولت آمریکا در سناریو مزبور دستکاری نکرده نشاندهنده‌ی اصالت آن است وگرنه به کمک تکنولوژی که دارند همه کار می‌توانستند بکنند.

یکی از حضراتی که نقش سخنگویی سپاه قدس را به عهده گرفته‌اند به روی خودشان نمی‌آورند که رسانه‌های رژیم در یک سیاست فرار به جلو مدعی‌شده‌اند که غلام شکوری عامل اصلی ترور نزد مجاهدین در «پادگان اشرف» است و طی سال‌‌های گذشته چندین بار به اشرف تردد کرده است! اگر چنین عملیاتی نبوده برای چه سعی می‌کنند غلام شکوری را وابسته به مجاهدین معرفی کنند؟ ارتباطات او از داخل ایران با تروریست دستگیر شده در واشنگتن از پرده بیرون افتاده است. آمریکا رسماً خواستار استرداد وی شده است.

 

سؤال من از شما این است چنانکه «عبد‌الرحمان هاشمی» قبل از جنایت میکونوس توسط دولت آلمان دستگیر و این توطئه افشا شده بود همین حضرات نمی‌گفتند: آیا دولت جمهوری اسلامی دیوانه است کسی را که یک بار در سوئد به جرم تلاش برای عملیات تروریستی دستگیر شده دوباره به اروپا گسیل دارد؟ آیا تروریست قطحی است؟

اگر قبل از ۱۱ سپتامبر تروریست‌ها دستگیر شده بودند و گفته می‌شد که آن‌ها قصد داشتند با تیغ موکت بری هواپیما‌های پهن پیکر را بربایند و همزمان به برج‌های‌ دوقلو و ساختمان پنتاگون و کاخ سفید بکوبند و تأکید می‌شد که چهار نفری که قرار بود هدایت هواپیما‌ها را به عهده بگیرند در عمرشان یک دقیقه هم پشت هواپیما ننشسته بودند و تنها از طریق شرکت در کلاس‌های خلبانی در آموزشگاه خصوصی و پشت دستگاه سیمیلاتور خلبانی را آموخته بودند همین حضرات نمی‌گفتند که ما را احمق فرض کرده‌اید؟

کلاهتان را قاضی کنید این سناریو «آبکی» است که قرار بوده با دادن پول به کارتل‌های مواد مخدر مکزیکی رستورانی را در آمریکا منفجر کنند و یا سناریویی که در ۱۱ سپتامبر اجرا شد و هزاران نفر را به کشتن داد؟

به نمایندگی از سوی سپاه قدس مطرح می‌کنند کدام تروریستی از تلفن برای ارتباطات استفاده می‌کند؟

نکته‌ی جالب آن که دولت سوئد هم از طریق استراق سمع مکالمات تلفنی سفارت رژیم در استکهلم به طرح تروریستی رژیم پی برد و آن را خنثی کرد.

تازه جانی‌دالرها خودشان را به آن راه زده و به خوانندگان توضیح نمی‌دهند که مکالمات ضبط شده ارباب سیر با غلام شکوری، فرد متهم به همدستی با او که به عضویت در نیروی قدس متهم است در حین بازداشت ارباب سیر ضبط شده‌اند. یعنی با هدایت سرویس امنیتی او با غلام شکوری تماس گرفته است .

 

آیا سابقه داشته که رژیم از جنایتکاران حرفه‌ای خارجی در ترورهایش استفاده کند؟

 

بله چنین امری سابقه داشته است. ترور محمد حسین نقدی کاردار سابق ایران در ایتالیا و عضو شورای ملی مقاومت را مافیای ایتالیا به سفارش دولت جمهوری اسلامی انجام داد. معلوم است هرکجا که جنایتکاران حضور داشته باشند دولت جمهوری اسلامی سعی می‌کند از آن‌ها استفاده کند.

ایتالیا محل تاخت و تاز مافیاست از آن استفاده می‌کند. کارتل‌های مواد مخدر مکزیکی در آمریکا به سادگی می‌توانند دست به جنایت بزنند رژیم سعی می‌کند آن‌ها را به خدمت بگیرد. فردا در نقطه‌ی دیگری از دنیا اگر امکانی را بیابد کوتاهی نمی‌کند. مسئولان جمهوری اسلامی به هیچ پرنسیبی پای‌بند نیستند.

 

به نظر شما آیا منطقی است که دولت جمهوری اسلامی از یک مشروب‌خوار، قمارباز که در زندگی‌ شخصی‌اش هم موفقیتی نداشته برای طراحی ترور استفاده کند؟

 

چرا که نه. انتظار دارید از بیل گیتس یا راکفلر استفاده کنند؟ یا میلیاردرهای وطنی را گسیل دارند؟ اتفاقاً استفاده از چنین فردی، هوشمندی در طراحی ترور را می‌رساند. سرویس امنیتی آمریکا بیشتر مسلمانان، بنیادگرایان اسلامی و شبکه‌های نزدیک‌ به آن‌ها را زیر نظر دارد. چنین کسی کمتر مورد شک و تردید قرار می‌گیرد. اتفاقاً آٔدم‌های نیازمند و درمانده به عنوان طعمه مورد استفاده قرار می‌گیرند. بعد از انجام عملیات هم خیلی بهتر می‌توان انتساب آن به خود را تکذیب کرد چرا که رد‌ها به کارتل مواد مخدر در مکزیک می‌رسد و نه نظام جمهوری اسلامی و سپاه قدس. یادتان هست وقتی سینما رکس آبادان را آتش زدند چگونه به گردن ساواک و شهربانی انداختند؟ از این‌ها گذشته منصور ارباب سیر از بستگان و آشنایان غلام شکوری است و قطعاً وی با مشکلات او آشنا بوده است و از همان نقاط ضعف هم استفاده کرده است.

 

گفته می‌شود که بخشی از نظام که خواهان به هم زدن تلاش‌های احمدی‌نژاد برای نزدیکی به آمریکاست این توطئه را طراحی کرده است؟

 

صرف نظر از این که چه کسی پشت این حمله بود، مسئولیت این عملیات با دولت جمهوری اسلامی و شخص خامنه‌ای است. تمام جناح‌های رژیم هم در آن شریک هستند. ۳۰ سال است که رژیم بازی جناح‌ها را ادامه داده است. هر گاه یکی از بخش‌های رژیم جنایت می‌کند دیگر بخش‌ها وظیفه‌ی توجیه آن را به عهده می‌گیرند. همین اردشیر امیرارجمند نماینده‌ی میرحسین موسوی، در سال ۲۰۰۳ به عنوان نماینده‌ی رژیم به اروپا آمده بود و در نشست‌های با مقامات اروپایی و سازمان‌های غیردولتی شرکت می‌کرد و قتل زهرا کاظمی را توجیه می‌کرد و از تلاش‌های دولت و مجلس برای روشن شدن موضوع یاد می‌کرد.

 

یک بار دیگر صورت مذاکرات سلمان رحیم صفوی با مقامات آمریکایی و اسرائیلی را که ویکی لیکس منتشر کرده ملاحظه کنید. تردیدی نیست که او به نمایندگی از سوی نظام تلاش می‌کند نظر مذاکره کنندگان آمریکایی و اسرائیلی را به جناح‌های درون سپاه هم جلب کند تا برای رژیم فرصت بخرد. او با مطرح کردن مخالفت‌های عمده درون سپاه با جعفری، در واقع قصد فریب غرب را دارد تا به این امید که روزی سپاه از درون خودش متحول خواهد شد آن‌ها را منفعل کند. او برای نشان دادن صداقت خودش حتی مدعی تقلب در انتخابات هم می‌شود تا مذاکره کنندگان ادعاهای کذب او را باور کنند.

اگر راست می‌گویند و سلمان رحیم صفوی از سوی خامنه‌ای و سپاه مأموریت نداشته چرا پس از افشای ارتباطات، او را دستگیر نکردند؟ چرا مهر جاسوسی و ارتباط با بیگانه آن‌هم اسرائیلی و آمریکایی نخورد؟ چرا کیهان و ... هیاهو نکردند؟

تازه این سلمان رحیم صفوی همچون محسن آرمین عضو گروه توحیدی صف بودند که در سال ۵۷ مسئولیت حمله به رستوران خوان‌سالار که مستشاران آمریکایی به آن تردد می‌کردند و حمله به اتوبوس مستشاران آمریکایی در اصفهان و ... را نیز به عهده گرفتند.

حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی که قرار بود عملیات انفجار رستوران خوان‌سالار را انجام دهد در گفتگو با کیهان اعتراف کرد که سید علی خامنه‌ای نیز در پشت طرح مزبور بود.

 

ایرج مصداقی ۲۰ اکتبر ۲۰۱۱

 

 www.irajmesdaghi.com

 

irajmesdaghi@yahoo.com

 

 

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©