ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


پاسخ ایرج مصداقی به سؤالات نشریه برابری

ایرج مصداقی

ایرج مصداقی باادامه کشمکش بین غرب و ایران برسر مسئله هسته ای دوباره شاهد اوجگیری روند سرکوب مردم هستیم انسانهای بی گناه را در خیابان به دار میکشند و شبانه به خانه های مردم یورش برده و مردم بی گناه را بازداشت میکنند اصولا جمهوری اسلامی با این برخورد ها چه هدفی را دنبال میکند!

 

سرکوب و کشتار در ذات این رژیم است و بدون آن ادامه حیاتشان امکان ناپذیر است. از نظر من کشمکش بین غرب و رژیم بر سر مسئله‌‌ی هسته‌ای ربط مستقیمی به اوجگیری روند سرکوب مردم ندارد. این رژیم از زمان روی کار آمدن و به ویژه پس از ۳۰ خرداد ۶۰ به سرکوب گسترده نیروهای مترقی، مردم و جنبش‌های اجتماعی دست زده است. اتفاقاً دست یابی به سلاح هسته‌ای با توجه به ماهیت رژیم می‌تواند این روند را تشدید کند و به وخامت بیشتر نقض حقوق بشر بیانجامد. علیرغم درآمدهای نجومی نفتی که در تاریخ ایران سابقه نداشته، مردم در بدترین وضعیت اقتصادی در سه دهه گذشته به سر می‌برند. به لحاظ تورم ایران در میان ۱۸۰ کشور در ردیف پنجم از نظری وخامت اوضاع قرار گرفته است. به خاطر سیاست‌های ارتجاعی و بحران‌زای رژیم کشور در تحریم اقتصادی و خطر جنگ قرار گرفته است. مقامات رژیم برای پیش‌گیری از بروز جنبش‌های اجتماعی تشدید سرکوب را راه چاره دیده‌اند تا به این وسیله امنیت خود را بیمه کنند. در گذشته هم همین سیاست را دنبال می‌کردند.

در سال ۶۷ نیز رژیم به خاطر آن که در جنگ شکسته خورده و قطعنامه را پذیرفته بود، دست به کشتار گسترده زندانیان سیاسی در زندان‌ها زد تا به این وسیله ضمن آن که خود را از شر زندانیان سیاسی راحت می‌کند زمینه بروز جنبش‌های اجتماعی بعد از جنگ را نیز از بین ببرد.

اتفاقاً در شرایط جدید بروز جنگ چنانچه تنها با هدف تنبیه رژیم و به سر به راه کردن آن باشد، باعث تشدید روند سرکوب داخلی می‌شود و همچون امداد غیبی به رژیم مدد می‌رساند.

 

 

شما به عنوان کسی که سالها در زندانهای رژیم در بند بوده اید فکر میکنید جمهوری اسلامی در این وضعیت توانایی یا قصد تکرار فاجعه دهه 60 و 67 را دارد!

 

از نظر من چنانچه رژیم در موقعیت بحرانی قرار بگیرد پتانسیل تکرار فجایع دهه ۶۰ و ۶۷ را دارد. نه این رژیم و نه سرمداران آن هیچکدام تغییر نکرده‌اند. ایدئولوژی و راهنمای عمل آن‌ها هم تغییری نکرده است بنابر این نباید تردید به خود راه داد که آن‌چه در دهه‌ ۶۰ اتفاق افتاد دیگر تکرار نمی‌شود. همیشه امکان بروز چنین اتفاقاتی هست. به نظر من قبل از این که به توانایی رژیم توجه کنیم بایستی به اراده‌ سردمداران رژیم برای سرکوب و خونریزی توجه کنیم. این چیزی است که نبایستی از آن غافل شد.

به نظر من در شرایط کنونی رژیم قصد تکرار چنان فجایعی را ندارد. چرا که با یک گروه یا تشکیلات سازمان یافته روبرو نیست و نیاز به ایجاد رعب و وحشت از طریق اعدام‌های دسته جمعی هم ندارد. تعداد زندانیان سیاسی هم به دلایل گوناگون که در حوصله این بحث نیست، چندان زیاد نیست.

 

آخرین خبر شما به عنوان فعال حقوق بشر از وضعیت زندانیان سیاسی  بخصوص فرزاد کمانگر چیست!

فراخوان شما به مردم داخل و خارج از ایران برای کمک به اعدام نشدن انسانها چیست!

 

همانطور که میدانید حکم اعدام فرزاد کمانگر و چند فعال دیگر سیاسی توسط دیوان عالی کشور رژیم تأیید شده است و آن ها در موقعیت خطرناکی به سر می‌برند. باید از هر راهی برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام آن‌ها استفاده کرد. خوشبختانه در این راه کمپینی هم به راه  افتاده و کمیته‌‌ای برای نجات او تشکیل شده است. آکسیون‌های اعتراضی در شهرهای کردستان در محکومیت تأیید حکم اعدام او از سوی هموطنان کرد برگزار شده است که به نوبه‌ی خود تأثیر گذار است.

در خارج از کشور، می‌بایستی به جای بسیج ایرانیان سازمان‌های بین‌المللی مدافع حقوق بشر را فعال کرد تا تأثیر اعتراضات هرچه بیشتر باشد. متأسفانه این کمپین پوشش خبری مناسبی نیافته است که تا حدودی قابل فهم است. اگر یادتان باشد در موضوع اکبر گنجی که خطر چندانی هم او را تهدید نمی‌کرد موضوع در سطح دبیرکل سازمان ملل، اتحادیه اروپا، رئیس جمهور آمریکا و ... مطرح شد. اما در مورد این دسته افراد در سطح ملی هم از تمامی پتانسیل موجود استفاده نشده است. البته این ایراد به کمپین و تلاشگران آن بر نمی‌گردد بلکه دفاع از حقوق بشر چه در ایران و چه در خارج از ایران گزینشی است. اصولاً در جمهوری اسلامی در یک دهه گذشته دو نوع زندانی وجود داشته است؛ ویترینی و غیر ویترینی. زندانیان ویترینی‌‌ای مانند گنجی، عماد‌الدین باقی و ... آب خوردنشان هم چه از طریق محافل داخلی و چه خارجی در بوق و کرنا می‌شود و عده‌ای از کوچکترین امکانی هم برخوردار نیستند. شما خانواده‌ی گرایی را ملاحظه کنید، پدر و مادر به ۵ سال زندان و دو فرزند این خانواده به ۱۰ سال زندان محکوم شده‌اند، اما هیچ خبری از آن‌ها در اطلاعیه کانون مدافعان حقوق بشر هم نمی‌آید. آنها تنها یک نمونه از زندانیان غیرویترینی جمهوری اسلامی هستند.

 

بطور کلی برای کمک به اعدام نشدن انسان‌ها در ایران قبل از هرچیز بایستی این رژیم را سرنگون ساخت. چرا که فلسفه‌ی وجودی این رژیم با اعدام،‌ شکنجه و احکام قرون‌ وسطایی گره خورده است. اما ما تا آن روز نمی‌توانیم ساکت بنشینیم و  دست روی دست بگذاریم تا رژیم بدون هزینه خاصی سیاست‌اش را پیش ببرد. ما باید کار خود را انجام دهیم و قبل از هرچیز افکار عمومی داخلی را نسبت به احکام قرون وسطایی و به ویژه حکم سنگسار و اعدام حساس کنیم. بدون یک جنبش اجتماعی فراگیر در اعتراض به این نوع احکام قرون وسطایی در داخل کشور، نمی‌توان اعدام‌ها را متوقف و یا محدود کرد. نیروهای سیاسی در خارج از کشور تنها می‌توانند نقش پشتیبانی برای فعالیت‌های داخل کشور داشته باشند.  بسیج افکار عمومی بین‌المللی و ایجاد جبهه‌های جدید در سطح بین‌المللی از جمله وظایف آن‌هاست ولی نقش اصلی را مردم داخل کشور دارند.  

 

منبع: نشریه برابری

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©