هشت سال و نیم پیش در تاریخ ۱۵ آوریل ۲۰۰۷ وقتی صحبت از خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و بالاگرفتن شعارهای صلحطلبی و ضد جنگ و تحریم رژیم جمهوری اسلامی در میان بود، گفتگویی داشتم با سایت «گزارشگران»؛ در این گفتگو نظراتم را در ارتباط با چگونگی تأثیر تحریمها روی عقبنشینی رژیم و جلوگیری از جنگ و همچنین مخالفت با عقبنشینی نیروهای آمریکایی از عراق و مخاطرات پیش رو توضیح دادم. با توجه به آنچه که امروز در پاریس اتفاق افتاده میتوان نگاهی دوباره به آن داشت. در گفتگوهای رادیویی و تلویزیونی و در دیگر نوشتههایم نیز بارها روی این مسئله تأکید کردم. آخرین بار دو هفته پیش در گفتگو با «تلویزیون میهن» به این مسئله اشاره کردم.
«پاسخهای ایرج مصداقی به پرسشهای سایت گزارشگران پیرامون احتمال حملهنظامی، تحریم اقتصادی، بحرانهستهای و ...»
«...سیاستهای بوش و حامیان او در عرصه بینالمللی، رعایت حقوق بشر، محیط زیست، مسائل داخلی آمریکا، قانون مهاجرت و... مخالفتهای عمدهای را برانگیخته است و افکارعمومی بخشهای وسیعی از اروپاییها و آمریکاییها را به حق بر علیه سیاست آمریکا تحت رهبری بوش و تیم همراه او برانگیخته و در این میان رژیم جمهوری اسلامی نیز از آب گل آلود به نفع خود ماهی میگیرد. این جا نقش نیروهای ایرانی برای تبیین منافع مردم ایران مهم است. نبایستی اجازه داد دافعهی سیاستهای بوش و آمریکا باعث این شود که نیروهای مترقی و ضد جنگ اروپایی و آمریکایی در دامان رژیم بیافتند. چنانچه این اتفاق روی دهد، روشنفکران و نیروهای سیاسی ایرانی مسئول آن هستند.
در سیاست بایستی سیال بود. برای روشن شدن بحث یک مثال میزنم. یکی از بزرگترین اشتباهات آمریکا که منجر به بروز فاجعهی غیرقابل جبرانی شد لشکرکشی به عراق بود. نتیجهی سرنگونی دیکتاتوری صدام حسین و بیرون آمدن دیوی که او به زور در شیشه کرده بود را همه شاهدیم. تاوان این لشکر کشی را مردم عراق به سنگین تر وجه روزانه میپردازند. درست است که این کشور اشغال شده است. درست است که اشغال فینفسه چیز بدی است. اما چون ما دیروز مخالف لشکرکشی به عراق و اشغال این کشور بودیم درست نیست که امروز بدون درنظر گرفتن مختصات منطقه و خطراتی که امنیت جهانی و منافع مردم منطقه را تهدید میکند، غیرمسئولانه شعار خروج نیروهای آمریکایی از عراق را سردهیم. این مبارزه با آمریکا و امپریالیسم نیست. این مبارزه با خود و با موجودیت خود است. این از چالهی اشغال و امپریالیسم در آمدن و به چاه بنیادگرایی و ارتجاع توأم نوع شیعه و سنی افتادن است. این یعنی قتلعام بیش از پیش مردم. آیا به پیامدهای آن توجه کردهایم؟ چه نیروهایی امروز در عراق فعال هستند؟ مگر نه این که زنان، کودکان و محرومترین اقشار عراق هدف حملات انتحاری روزانه طرفهای درگیر هستند؟ آمریکایی ها که بیرون بروند چه نیرویی جای آنها را پر خواهد کرد؛ نیروهای مترقی یا عقبمانده ترین نیروها؟
خروج نیروهای آمریکایی از عراق منجر به این میشود که من و شما در اروپا نیز امنیت نداشته باشیم. پیروزی بنیادگرایی در منطقه، امنیت اروپا و دنیا را مختل خواهد کرد. این یعنی کارت دعوت فرستادن برای عقبمانده ترین نیروهای موجود در دنیا. لشگرکشی آمریکا به عراق، بنیادگرایی را تقویت کرده است، اما بیرون آمدن نیروهای آمریکایی در این شرایط، منطقه و دنیا را با بحرانی عظیم مواجه میکند. این به معنای نفت و بنزین ریختن روی شعلههای سرکش آتش بنیادگرایی است. بنابراین بایستی کل مجموعه را در نظر گرفت و بر اساس آن به دنبال راهکار گشت. »
گفتگوی با «میهن تی وی» تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۵ از دقیقه 1:31:13 / ملاحظه کنید:
ایرج مصداقی ۱۵ نوامبر ۲۰۱۵