ایرج مصداقی  
تماس
زندگینامه
از سایت‌های دیگر
مقاله
گفت‌وگو
صفحه‌ی نخست


نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (بخش ۷) تحولات باشگاه پرسپولیس، استقلال و ...

ایرج مصداقی

باشگاه فوتبال پرسپولیس

پرسپولیس در دی ماه سال ۱۳۴۲ شمسی توسط علی عبده در شمیرانات و محل بولینگ عبده تأسیس و به سرعت به محبوب‌ترین تیم کشور و آسیا تبدیل شد. این تیم در دوران حیات ۱۵ ساله‌اش از بدو تأسیس تا پیروزی انقلاب تنها یک مدیرعامل را به خود دید و از ثبات مدیریتی برخوردار بود.
پس از پیروزی انقلاب، مرحوم عزیزی و فرامرز امینیان به طور موقت از سوی تربیت بدنی مأمور اداره‌ی پرسپولیس شدند. پس از تشکیل بنیاد مستضعفان باشگاه پرسپولیس و بولینگ و تأسیسات آن که درآمدزا بود مصادره و در اختیار این بنیاد قرار گرفت. در سال ۱۳۶۰، سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبده و پرسپولیس را به مجموعه ورزشی «شهید چمران» تغییر داد که با مخالفت‌های جدی بازیکنان این تیم روبرو شد.
در سال‌های ابتدایی دهه‌ ۶۰ به خاطر نگاهی که مسئولان رژیم به ورزش و به ویژه فوتبال داشتند نه بنیاد مستضعفان و نه تربیت بدنی حاضر به‌ اداره‌ی پرسپولیس و یا تخصیص بودجه به آن نبودند و رتق و فتق امور این تیم با علی پروین و محمود خردبین بود که در نقش بازیکن، مربی و سرپرست به اداره‌‌ی این تیم نیز مشغول بودند. در این دوران پروین پرسپولیس را از طریق هدایایی که از طریق فوتبال‌دوستان و هوادارانش می‌گرفت و با کمترین هزینه اداره می‌کرد.
 
در سال ۶۵ بنیاد مستضعفان تصمیم به اداره‌ی تیم گرفت و مدیریت آن را به عباس وكیل مدیر بخش «رفاه و ‏تفریحات سالم» بنیاد مستضعفان سپرد. وکیل که از فعالان مؤتلفه بود مدیركل سازمان ایرانگردی و جهانگردی شد. وی نام پرسپولیس را به «آزادی» تغییر داد. اما چند روز بعد در ۲۷ بهمن  ۱۳۶۵ تربیت بدنی به خاطر تهدیدات امنیتی، با صدور اطلاعیه‌ای نام باشگاه را به «پیروزی» تغییر داد. چرا که مسئولان امنیتی از این که ده‌ها هزار تماشاگر فریاد «آزادی، آزادی» در استادیوم و خیابان‌ها سر دهند هراس داشتند.
وکیل، در آستانه‌ی حضور پرسپولیس در مسابقات قهرمانی باشگاه‌های آسیا در سال ۶۷ بر اساس سیاست قهرمان‌زدایی، پروین را که محبوبیت چشمگیری داشت از سرمربیگری پرسپولیس كنار گذاشت اما پس از شکست پرسپولیس از تیم محمدان بنگلادش که در تاریخ فوتبال ایران سابقه نداشت و حذف این تیم از مسابقات برکنار گردید و پروین دوباره به پرسپولیس بازگشت. گفته می‌شد بازیکنان پرسپولیس به خاطر مخالفت با تصمیم وکیل، به عمد بازی را به تیم محمدان واگذار کردند. پس از برکناری وکیل، عباس گلیجانی و طباطبایی اداره‌ی پرسپولیس را به عهده گرفتند اما همه‌ کاره‌ی پرسپولیس تا سال ۶۹ همچنان علی پروین بود که در قالب یک تیم و با روش‌های سنتی آن را اداره می‌کرد و نه باشگاه ورزشی.
 
در دوران ریاست رفیق دوست بر بنیاد مستضعفان تمایلی در مسئولان این نهاد برای اداره‌ی پرسیولیس نبود و به همین دلیل اداره‌ی آن به تربیت بدنی واگذار شد. غفوری فرد ریاست این سازمان در سال ۱۳۷۰ امتیاز باشگاه را به مؤسسه فرهنگی ورزشی پیروزی مرکب از حسین محلوجی وزیر معادن و فلزات، امیر عابدینی استاندار سابق لرستان، آذربایجان شرقی، خراسان و معاونت وزارت صنایع و عباس انصاری‌فرد که مدیرعامل وقت پرسپولیس و مسئول حراست سازمان تربیت بدنی و مدیرکل حوزه ریاست این سازمان بود هبه داد.
از سوی دیگر شرکت فرهنگی و ورزشی پرسپولیس در تاریخ 18 اردیبهشت سال ۱۳۷۰ با ۵/۵۰ درصد سهام توسط اسماعیل وفایی یکی از سرمایه‌داران به نام ایران، ۴۹ درصد توسط سازمان تربیت بدنی و نیم درصد سهام توسط حسین منتظرالموعود، تاسیس و خود را مالک باشگاه معرفی ‌کرد. سرمایه این شرکت ۱۰۰ هزار تومان بود که به ۱۰۰ سهم هزارتومانی تقسیم شده بود که ۳۵ هزار تومان آن پرداخت شده و بقیه در تعهد صاحبان سهام بود!
عباس انصاری فرد نماینده سازمان تربیت بدنی به سمت رییس هیات مدیره و حسین منتظر‌الموعود به سمت نایب رییس هیات مدیره و اسماعیل وفایی به سمت عضو هیات مدیره و مدیرعامل به مدت دو سال انتخاب شدند.
بعدها در دهه‌ی ۸۰ دعوای حقوقی بین سهامداران فوق و رقبایشان پیش آمد که دادگاه چنانچه انتظار می‌رفت رای به مالکیت تربیت بدنی داد.
پرسپولیس از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶در دوران وزارت حسین محلوجی بر وزارت معادن و فلزات ، تحت مدیریت این وزارت بود و حسن (امیر) عابدینی مدیرعامل پرسپولیس و سپس رئیس فدراسیون فوتبال شد.
عابدینی از قبل فوتبال به ثروت هنگفتی رسید و سرمایه‌گذاری زیادی در دوبی و داخل کشور دارد. همسران او خریدهایشان را از دبی و برندهای مشهور جهان می‌کنند.
 
مدیرعاملی پرسپولیس بعد از تغییر دولت و بازگشت پرسپولیس به بنیاد مستضعفان همچنان با عابدینی بود. سال ۷۹ در دوران ریاست فروزنده بر بنیاد مستضعفان نوبت حجت‌الاسلام محمدعلی زم و سازمان تبلیغات اسلامی رسید تا از خوان نعمت پرسپولیس بهره‌مند شوند. زم به خاطر وجود پتانسیل تبلیغاتی پرسپولیس برای تبلیغات این سازمان، تصمیم گرفت از این برند در جهت جذب جوانان و علاقه‌مندان استفاده نماید.
 
زم در مورد دلیل خرید باشگاه پرسپولیس گفت:
« گفتم می‌روم با کارخانه‌ای مثل سامسونگ یا ال‌جی قرارداد می‌بندم تا محصولاتی با برند پرسپولیس عرضه کنند و آن وقت می‌توانستم مثلا بگویم هوادار پرسپولیس کسی است که یخچال و جاروبرقی و آب‌میوه‌گیر خانه‌اش برند پرسپولیس باشد.... به هر حال ظرف سه روز فهمیدم چهارصد میلیونی که عابدینی گفته در واقع یک میلیارد و پنجاه میلیون است و او به من گفته چهارصد میلیون که عقب نزنم. البته ما با همان چهارصدتایی که عابدینی گفته بود جلو رفتیم. برای چهارصد میلیون دیگر هم چک دوماهه دادیم. هیات مدیره‌ باشگاه را هم به ریاست خودم و با حضور محمد فروزنده، عابدینی، کزازی، شکرریز و محلوجی راه انداختیم.... من در شهر جدید هشتگرد یک میلیون متر برای پرسپولیس زمین گرفتم و کار آن را تا مرحله صدور سند پیش برده بودم؛ یک میلیون متر زمین با پنجاه واحد آپارتمانی ساخته شده که فقط کلیدشان را باید به دست ما می‌دادند. قرار بود حوزه در ازای این زمین، امور فرهنگی هشتگرد را در دست بگیرد و آن را اداره کند.»
 
http://www.shahrekhabar.com/cultural/1373808480226722
 
یک آخوند پس از آن که سال‌ها مسئولیت حوزه‌ی هنری و سینمای کشور و ... را به عهده داشت سر از باشگاه‌داری هم در آورد و حالا که رستوران دار هم شده است.
 
پس از زم، مدیریت پرسپولیس به عباس انصاری‌فرد که مهره‌ای امنیتی بود رسید. میراث او برای پرسپولیس چک‌های بی‌محلی بود که بی‌دریغ خرج شده بود و باعث شد انصاری‌فرد مدت‌ها از دست طلبکارها فراری و ناپدید شود.
سپس مدیریت بین علی پروین، علی میرزایی دست به دست شد تا دوباره مهرعلیزاده رئیس سازمان تربیت بدنی دست به کار شود و اداره این باشگاه را به سردار اکبر غمخوار بسپارد که مسئول لجستیک سپاه پاسداران بود و معاونت جهانگردی و ایرانگردی رفیق دوست در بنیاد مستضعفان را نیز به عهده داشت.
غمخوار پرتنش‌ترین و بحرانی‌ترین دوران مدیریت پرسپولیس را رقم زد و سرانجام به دلیل اختلاف و دودستگی و عدم موفقیت، این تیم را ترک کرد.
حجت‌الله خطیب، مدیر كل تربیت‌بدنی تهران با توجه به روابط گسترده‌ای كه با مسئولان سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال داشت به مدیرعاملی پرسپولیس رسید و سرانجام بخاطر ناتوانی مجبور به استعفا شد. پس از كناره‌گیری خطیب مراكز نظارتی، قبول مسئولیت او در پرسپولیس را مغایر قانون و جرم تلقی كرده و او را تحت پیگرد قرار دادند.
محمدحسن انصاری فرد مدیرعامل بعدی بود که او نیز کاری از پیش نبرد و بر میزان بدهی‌های این تیم افزود و پس از برکناری با اتهامات گوناگونی از سوی جانشیانش روبرو شد. بعد از وی در دوران احمدی نژاد، حبیب کاشانی عضو شورای شهر تهران که دارای سال‌ها سابقه‌ی جبهه و چندین سال فرماندهی حوزه بسیج در غرب تهران بود، مدیرعامل پرسپولیس شد. به خاطر بی‌کفایتی وی و دیگر مدیران پرسپولیس و عدم شناخت قوانین بین‌المللی به ویژه در ارتباط با قرارداد‌های بین‌المللی این باشگاه در پی فسخ قرارداد یکجانبه‌ی رافائل ادرئو مهاجم اهل نیجریه، با بحران مواجه شد. دادگاه عالی ورزش در مورد رافائل که از بیماری هپاتیت رنج می‌برد و تنها در شش بازی به میدان رفت پرسپولیس را موظف دانست که ۴۲هزار یورو به وی، ۱۳۲ هزار یورو به باشگاه فنلاندی "کوپیان پالاسیورا" و ۱۵ هزار فرانک سویس به دادگاه بابت داوری پرونده بپردازد. اما دیرکرد در پرداخت‌ها، نه تنها باعث افزایش جریمه‌ها شد، بلکه فیفا را نیز واداشت فدراسیون فوتبال ایران را مجبور به کسر شش امتیاز از تیم پرسپولیس کند و در صورت طولانی تر شدن این تاخیر، احتمال سقوط پرسپولیس به رقابت‌های دسته یک نیز وجود داشت. بازیکنان بی‌کفایت خارجی که توسط دلالان با هزینه‌‌ی بسیار زیاد به پرسپولیس و دیگر تیم‌ها تحمیل می‌شوند یکی از راه‌های سرکیسه‌کردن باشگاه و غارت اموال عمومی است.
بعد از او داریوش مصطفوی شانس خود را آزمود. در این دوران ضرابی همکلاسی محسن، آقازاده‌ی علی‌آبادی رئیس تربیت بدنی، مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس شد.
دوباره حبیب کاشانی به پرسپولیس آمد. حضور سعیدلو معاون اول اجرایی احمدی‌نژاد و مدیریت عامل سردار رویانیان نیز نتوانست مشکلات مشکلات پرسپولیس را حل و فصل کند.
 
فداحسین مالکی در شهریور ۱۳۹۱ به عنوان عضو و رییس هیأت مدیره باشگاه فرهنگی و ورزشی پرسپولیس انتخاب شد. نگاهی به پیشینه‌ی ‌او اهمیت ریاست هیأت مدیره پرسپولیس را می‌رساند. وی حساس‌ترین دوران به عنوان سفیر فوق العاده و نماینده تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران در افغانستان مشغول بود. دورانی که صدور تروریسم و ایجاد ناامنی و بحران اهداف اصلی دولت جمهوری در افغانستان را تشکیل می‌دادند.
او در دوران جنگ فرماندار زاهدان بود و همزمان مسئولیت پشتیبانی از لشکر ۴۱ ثارالله سپاه و لشکر ۸۸ زرهی ارتش را به عهده داشت.
بعد از جنگ مدیرکل ستادی وزارت کشور شد و همزمان ریاست هیأت تخلفات وزارت کشور را نیز عهده دار گردید. سپس معاون سیاسی و امنیتی استانداری همدان و استان مرکزی شد.عاقبت به معاونت سازمان بازرسی کل کشور منصوب گردید و همزمان عضویت در هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری شورای نگهبان در استان تهران را همراه با ابراهیمی از بیت‌ رهبری، علی رازینی و مصلحی وزیر سابق اطلاعات، بر عهده داشت. بعد از روی کار آمدن احمدی نژاد به دعوت او در ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور به عنوان جانشین رئیس جمهور و دبیرکل ستاد به خدمت مشغول شد.
 
دهه هشتاد با دعواهای مدیریتی و جنگ سهام آغاز شد و تغییرات پی در پی مدیران و مربیان نفس این تیم را گرفت و باعث شد نتایج ضعیفی برای این تیم که در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ قوی‌ترین تیم ایران بود رقم بخورد و روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر بگذارد.
 
به هیأت مدیره پرسپولیس از سال ۱۳۸۱ تا کنون نگاه کنید.
سال ۱۳۸۱:  اکبر غمخوار، سید‌ضیاءالدین شجاعی برهان، محمود خسروی وفا، جلیل سازگارنژاد، محمد دادکان، جعفر کاشانی، پورمحمدی
اکبر غمخوار همه کاره بود. محمود خسروی وفا مسئول حفاظت خامنه‌ای در اوایل انقلاب، از نزدیکان بیت رهبری و نزدیک به سه دهه مسئول فدراسیون جانبازان و معلولین است و معاون وزارت ورزش و جوانان. جلیل سازگارنژاد عضو هیأت رئیسه مجلس ششم. سید ضیاءالدین شجاعی برهان عضو هیأت مدیره شرکت نفت پارس، مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری ری، عضو هیأت مدیره موسسه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی و پورمحمدی به منظور تزریق پول به باشگاه در هیأت مدیره قرار داده شده بودند.
در این دوران علی پروین را از تیم دور کردند و با این که پرسپولیس با مربیگری او و ناصر ابراهیمی به قهرمانی در لیگ رسیده بود بگوویچ را جانشین او کردند. پروین نیز با خرید امتیاز تیم آذربایجان با نام سرخپوشان در بازی‌های زیرگروه لیگ دسته دوم شرکت کرد و راهی مرحله‌ی بعدی شد. بازی‌های این تیم نزدیک به ده‌هزار نفر تماشاگر داشت که مبین محبوبیت پروین بود. به همین دلیل او را در سال ۸۳ دوباره به با عنوان مدیر فنی به پرسپولیس بازگرداندند.
 
سال ۱۳۸۳ حجت‌الله خطیب، سیدضیاء‌الدین شجاعی برهان، ابراهیم آشتیانی، پورمحمدی ، محمدرضا زادمهر، جعفر کاشانی
محمد دادکان، جعفر کاشانی، ابراهیم آشتیانی، و محمدرضا زادمهر جزو پیشکسوتان پرسپولیس بودند و عملاً نفوذ چندانی در مدیریت تیم نداشتند و تنها به منظور جور شدن جنس در هیأت مدیره انتخاب شده بودند.
 
سال ۱۳۸۴ محمد مایلی کهن، علی سعیدلو، عباس انصاری فرد، فداحسین مالکی، محمدحسین نژاد فلاح
احمدی‌نژاد به قدرت رسیده بود و تلاش می‌کرد نزدیکان‌ خودش را در هیأت مدیره جاسازی کند.
 
۱۳۸۶ حبیب کاشانی، حسن بیادی، پرویز سروری، محمد حسین نژاد فلاح، علی سعید لو
در این دوره نیازی به حضور پیشکسوت‌ها ندیدند. محمد مایلی کهن هم نه از موضع پیشکسوتی بلکه به خاطر آن که کارمند تربیت بدنی بود انتخاب شد. پرویز سروری عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس، فداحسین مالکی با سابقه‌ی امنیتی، محمدحسین نژاد فلاح نماینده ساوجبلاغ و معاون سابق احمدی‌نژاد و بنیاد شهید، عباس انصاری فرد مسئول سابق حراست تربیت بدنی، سعید لو از نزدیکان احمدی نژاد و معاون او، حبیب کاشانی ، بسیجی و  عضو شورای شهر، بیادی عضو شورای شهر.
افراد کمترین تخصصی در فوتبال نداشتند و تنها به مدد نزدیکی به قدرت به هیأت مدیره راه یافته بودند.
 
۱۳۸۷ داریوش مصطفوی، محمدرضا آخوندی، محمدحسین نژاد فلاح، علی سعیدلو، حسین هدایتی
محمدرضا آخوندی سخنگو و مدیر سابق روابط عمومی سازمان تربیت بدنی از نزدیکان احمدی‌نژاد و مهرداد بذرپاش بود که می‌رفت تا مدیرعامل باشگاه سایپا هم بشود که با مخالفت‌های جدی روبرو شد. حسین هدایتی را به خاطر کمک مالی به باشگاه با وعده‌ی فروش سهام پرسپولیس به هیأت مدیره بردند.  در این دوران قاضی علی محدثی که سابقاً معاون کمیته انضباطی فوتبال بود و دارای پست قضایی در دادگستری، به ریاست کمیته انضباطی تیم پرسپولیس رسید.
 
۱۳۹۰ محمد رویانیان، محمدحسین نژاد فلاح،، علی یروین، محمد پنجعلی، لطف‌الله فروزنده دهکردی
 
در این دوره با توجه به حضور علی پروین و محمد پنجعلی سعی شد تا حدودی دل پیشکسوت‌ها را به دست آورده و آن‌ها را در مدیریت سهیم کنند. سردار رویانیان از مدیریت سوخت به پرسپولیس منتقل شد تا تزریق سرمایه‌های مالی به باشگاه را هدایت کند و سردار لطف‌الله فروزنده دهکردی وزن سپاهیان را سنگین‌تر می‌کند.
 
۱۳۹۱ فداحسین مالکی، مهدی تاج، محمد رویانیان، علی پروین، محمد حسین نژاد فلاح
فداحسین مالکی، امنیتی، مهدی تاج و رویانیان سپاهی، محمدحسین نژاد فلاح نماینده سابق مجلس و مشاور وزیر ورزش و جوانان. در این دوران از بهروز ریخته‌گران سرمایه‌دار وابسته به نظام اهل اصفهان و همچنین سردار محمد کوثری بازیکن سابق ابومسلم خراسان و فرمانده سپاه محمد رسول‌الله و عضو کمیسیون امنیت مجلس و فرهاد دانشجو وزیر آموزش عالی به عنوان اعضای احتمالی هیأت مدیره نام برده می‌شد.
 
۱۳۹۲ محمد جمشیدی، محمد حسن نامی، محمود خوردبین، رویانیان، علی پروین، محمد صادق اکبری
دوباره همه چیز زیر و رو می‌شود. محمدصادق اکبری معاون بخش جوانان وزارت ورزش و جوانان به ریاست هیأت مدیره می‌رسد. محمد حسن نامی وزیر ارتباطات و فن‌آوری است و محمد جمشیدی سال‌ها ریاست هیأت مدیره باشگاه پیکان را به عهده داشته و پس از مخالفت‌‌های جدی مجبور به کناره‌‌گیری از باشگاه پیکان می‌شود تا همزمان در دو هیأت رئیسه حضور نداشته باشد.
در آخرین تغییر و تحولات عابدینی که مدیرعامل داماش بود قائم مقام باشگاه پرسپولیس شد تا برای جانشینی رویانیان دورخیز کرده باشد.
 
در سال‌های اخیر محمدمهدی نبی، جمشید زارع و بهروز منتقمی که سال‌ها در سازمان تربیت بدنی و ... مسئولیت داشتند قائم مقام پرسپولیس بوده‌اند.
معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس محمود سالارکیا معاون بدنام امور زندان‌ها دادستان عمومی و انقلاب تهران سعید مرتضوی است که مدت‌ها سوژه‌ی مطبوعات بود.
 
باشگاه استقلال در یک نگاه
استقلال در سال ۱۳۲۴ با نام دوچرخه‌سواران توسط پرویز خسروانی تأسیس شد و سپس در اسفند ۱۳۲۸ به تاج تغییر نام داد. این باشگاه در دوران حیات ۳۳ ساله‌اش تا پیروزی انقلاب تنها دو مدیرعامل پرویز خسروانی و پرویز شیخان به خود دیده بود.
پس از پیروزی انقلاب نام این باشگاه به استقلال تغییر پیدا کرد و اموال باشگاه و استادیوم‌ها و سالن‌های ورزشی آن در شهرهای مختلف ایران مصادره و بخشی از آن‌ها در سال‌های اولیه‌ی دهه‌ی ۶۰ تبدیل به کمیته و بازداشتگاه و شکنجه‌گاه شد و فروشگاه مرکزی آن در اختیار سازمان تبلیغات اسلامی قرار گرفت. کونگ‌فو‌کاری به نام ابراهیم میرزایی که به خود لقب دکتر هم داده بود همراه با شاگردانش باشگاه استقلال را برای مدتی به تصرف در آورد و در انتخابات اولین دوره‌ی ریاست جمهوری نامزد شد که توسط موسوی خوئینی‌ها رد صلاحیت شد و بعدها به زندان افتاد.
در طول ۳۵ سال گذشته این باشگاه بارها توسط بنیاد مستضعفان و سازمان تربیت بدنی دست به دست شد تا امروز که مالکیت آن در اختیار وزارت ورزش و جوانان قرار گرفته است و هر چندی وعده‌ی فروش سهام آن در بورس را می‌دهند.
پس از فرار تیمسار پرویز خسروانی بنیانگذار این باشگاه به خارج از کشور علی عبداللهی نوروزی که از همراهان وی بود تا سال ۶۰ بصورت کج‌دار و مریز اداره باشگاه را به عهده داشت. اما با شروع سرکوب گسترده‌ و خونین دهه‌ی ۶۰ باشگاه استقلال نیز بدون آن که مدیر مشخصی داشته باشد تنها توسط پیشکسوت‌های این باشگاه و کسانی که به آن علاقه داشتند سرپا ایستاد. در این دوران عباس کردنوری اولین مدیرعامل استقلال بود و سال‌ها بدون چشمداشتی امور این باشگاه را اداره کرد.
در دهه‌ی ۶۰سازمان تربیت بدنی در اقدامی عجیب و منحصر به فرد کارمندان رسمی خود را به صورت اداری مدیر این تیم می‌کرد. و آن‌ها با توجه به سیاست و نگاه رژیم و سازمان متبوع‌شان به فوتبال، نه به دخل و خرج تیم کاری داشتند و نه در استخدام بازیکن و فسخ قرارداد مداخله‌ای می‌کردند. تنها نقش لولو سر خرمن را داشتند. نادر فریاد شیران یکی از این کارمندان تربیت بدنی که در دهه‌ی ۶۰ دروازه‌بان تیم‌های شاهین و نفت و مهر شمیران و استقلال بود همزمان مدیرعامل استقلال هم بود. نکته‌ی عجیب آن که وی هنگامی که دروازه‌بان مهر شمیران بود سمت مدیرعاملی استقلال را داشت.
در سال ۶۶ عباس نکویی، نادر فریادشیران، عباس‌ کردنوری و مهندس رحیمی هیأت مدیره استقلال را تشکیل می‌دادند و عباس نکویی مدیرعامل بود.
فریاد شیران عنصری حزب‌ اللهی بود که در سال‌های گذشته دبیر فدراسیون پینگ و پنگ و تیراندازی، نایب رئیس فدراسیون هندبال، معاون شهردار و قائم مقام ورزش همگانی کشور و جفت جدایی‌ناپذیر مایلی کهن، در کسوت مربی‌گیری تیم‌ملی، سایپا، صبا باطری و ... بوده است . مدتی هم مربی گهر درود شد.
از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵محمدجواد ایروانی، علی آقا‌محمدی، محمد‌حسین قریب، مهدی آذربرزین، کاظم میرولد، کاظم اولیایی عضو هیأت مدیره هستند و در سال ۷۵ اولیایی که مدیر عامل بود جای خود را به علی فتح‌الله زاده می‌دهد  و علی تاجرنیا جایگزین وی در هیأت مدیره می‌شود.
اول علی‌آقا محمدی به حکم غفوری فرد به باشگاه آمد و پس از ورود فهرست بلندبالایی از نمایندگان مجلس و سیاستمداران شاخص برای استقلال تهیه کرد. در فهرست او به نام هایی چون احمد مسجدجامعی ، مجید قاسمی رئیس کل وقت بانک مرکزی، منوچهری مدیرعامل وقت بانک ملت به استقلال آمدند. سپس وزارت کشاورزی وارد ماجرا شد. از این جا بود که پای ایروانی قائم مقام وزارت کشاورزی که پیشتر وزیر اقتصاد و امور دارایی بود به هیأت مدیره استقلال باز شد. و جمع همدانی‌‌های استقلال با حضور وی به همراه میرولد، آقامحمدی و اولیایی جمع شد.
 
علی فتح‌الله‌زاده سال‌های بعد یکی از مهم‌ترین چهره‌های استقلال می‌شود. وی ۴ سال سابقه‌ی جبهه دارد و  دارای مدرک دکتری اقتصاد از آکادمی علوم آذربایجان است. اعتبار مدرک دانشگاهی او را از لقب «شوالیه»‌ای که برای خود دست و پا کرده می‌توان حدس زد.
در خبرها آمده بود که وی به دعوت مرکز تحقیقات و نوآوری مدیریت اروپا به بروکسل سفر کرده و طی مراسمی نشان و لوح شوالیه فوتبال ایران را از آن خود کرده است. هرکس که نداند با شنیدن نام «بروکسل» و «مرکز تحقیقات و نوآوری مدیریت اروپا» و «شوالیه فوتبال ایران» پیش خود می‌گوید عجب موفقیتی؟! اما در دنیا تا دلتان بخواهد چنین دکان‌هایی برای ارائه خدمات به کلاهبردارانی چون فتح‌الله‌زاده وجود دارد. او  برای دریافت این لقب، مبلغ ۳۰۰۰ دلار پرداخت کرده بود.
مرکز تحقیقات و نوآوری مدیریت اروپا که یکی از شاخه‌های موسسه «اینووا» در بروکسل است در حالی نشانی تحت عنوان «شوالیه» را به فتح‌الله‌زاده داده که قبل از این با حضور نماینده‌اش در تهران این نشان را به برخی مدیران اهدا کرده بود. دفتر نمایندگی این شرکت در تهران پلمپ شده است.
فتح‌ الله زاده در کنار اداره‌ی باشگاه استقلال تاجر و واردکننده‌ی کاغذ است. در سال ۹۰ اعتراف کرد که نزدیک به ۲۰۰ کارمند شخصی دارد و در ماه حدود ۱۰۰ میلیون حقوق می دهد. علی‌آقا محمدی دایی همسرش است و از طریق او با نهادهای قدرت ارتباط پیدا کرد.
 
 
محمدجواد ایروانی، در حالی رئیس هیات مدیره باشگاه و قائم مقام وزارت کشاورزی بود که تیم کشاورز یکی از رقبای استقلال وابسته به وزارت کشاورزی بود.
جام قهرمانی استقلال در سونای معروف زعفرانیه نگهداری می‌شد و تصمیمات مهم در ارتباط با این تیم در دوره‌‌ی ایروانی در سونای مزبور گرفته می‌شد.
میرولد سابقه‌ی استانداری هرمزگان و كرمانشاه و نمایندگی مجلس را داشت. علاوه بر راه و ساختمان مدیریت استراتژیك هم تحصیل کرده است که به نوعی به مسائل امنیتی هم مربوط می‌شود.
علی آقامحمدی سه دوره نماینده مجلس همدان بود و از نزدیکان بیت رهبری محسوب می‌شود. وی مدت‌ها مسئول میز عراق شورای امنیت ملی بود که مسئولیت صدور تروریسم به این کشور را به عهده داشت. او یکی از عناصر پشت‌پرده‌ی سپاه بدر عراق بود و در تشکیل و تجهیز این نیرو و حمایت از مجلس اعلای اسلامی عراق و هاشمی شاهرودی‌(عراقی) که بعداً رئیس قوه قضاییه شد و محمدباقر حکیم به عنوان گردانندگان آن مشارکت مستقیم داشت. وی همچنین معاون نظارت و هماهنگی در سیاست‎های اقتصادی معاون اول رئیس جمهور بود. آقا‌محمدی هم‌اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و در زمان ریاست علی‌ لاریجانی در صدا و سیما رئیس بخش خبر سیما بود.
در سال ۸۲ محمدحسین قریب مدیر عامل شد و تا مهر ۸۵ به جز مدت کوتاهی که اولیایی مدیرعامل شد در این سمت بود. در این دوران مدتی هم صحبت از این بود که میرولد مدیرعامل شود.
تیم استقلال در سال ۸۴ به وزارت رفاه و تأمین اجتماعی سپرده شد و یک سال بعد دوباره به آغوش تربیت بدنی بازگشت.
پس از به قدرت رسیدن احمدی‌نژاد هیأت مدیره استقلال نیز دستخوش تغییرات بسیاری شد.
از مهر ۸۵ تا اسفند ۸۵ مقداد نجف‌نژاد فرمانده سابق سپاه خودکفایی بابلسر ، مدیرعامل شد. وی در دوره‌های پنجم، ششم، هشتم و نهم نماینده مجلس بود. مقداد‌نژاد بی‌کفایت‌ترین فردی بود که تاکنون سکان هدایت استقلال را به عهده داشته. هیأت مدیره‌ی استقلال در این دوران کمترین ارتباطی با فوتبال نداشته و مرکب بودند از:‌
پرویز کاظمی، امیدوار رضایی، عشرت شایق، محمدجواد ایروانی، حمیدرضا آصفی (سخنگوی وزارت خارجه)، هاشم یکه زارع، مصری
کاظمی وزیر رفاه دولت احمدی‌نژاد، عضو هیأت مدیره و ریاست مجمع باشگاه استقلال را به عهده گرفت. وی سابقه‌ی مدیریت عامل سایپا، شرکت سرمایه گذاری گروه صنعتی ایران خودرو، شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات ایران، و همچنین ریاست هیت مدیره بانک سرمایه، عضو هیت امنا صندوق ذخیره فرهنگیان، رییس یا عضو هیت مدیره شرکتهای (فولاد خراسان، ملی صنایع مس ایران، صنعتی معدنی چادرملو، صنایع آذرآب، واگن پارس، شهاب خودرو، تجارت الکترونیک و ...) و نمایندگی مجلس نهم را دارا می‌باشد. منوچهر صالحی نماینده تام‌الاختیار او بود.
پس از استعفای قریب و عبدالرضا مصری وزیر رفاه، سردار حسین فیض اردکانی مشاور بنیاد شهید و منوچهر صالحی جایگزین آن‌ها شدند اما فعالیتی نداشتند.
سپس طی حکمی از سوی علی یوسف‌پور اردل (سرپرست موقت وزارت رفاه) احمد رسولی‌نژاد به عنوان عضو جدید هیات‌مدیره و نایب‌رییس این باشگاه معرفی شد. پس از جدایی محمدحسین قریب و عبدالرضا مصری از هیات‌مدیره این باشگاه احمد رسولی‌نژاد، نماینده مردم دماوند و فیروزکوه نیز جانشین هاشم یکه‌‌زارع شد که بیش از  این در هیات مدیره شرکت های محور خودرو، شهاب خودرو، موتورسازان، سایپا دیزل، مگاموتور، سازه گستر، پارس الکتریک و ایران خودرو و مشاور خودرو سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران عضویت داشت.
هاشم یکه‌زارع هم‌اکنون رئیس هیأت مدیره‌ی باشگاه سایپا است.
رسولی نژاد نماینده‌ی مجلس دوره‌ی هفتم بود که در سال ۸۶ از هیأت مدیره استعفا داد. وی همچنین معاونت پشتیبانی، حقوقی و امور مجلس وزیر تعاون را به عهده داشت. رسولی‌نژاد به عنوان بسیجی در سرکوب جنبش مردم در سال ۸۸ در سعادت آباد شرکت داشت و طی درگیری‌های به وجود آمده مجروح شد.
 
 
امیدوار رضایی، پزشک جراح، برادر محسن رضایی چندین دوره نماینده‌ی مسجدسلمیان در مجلس شورای اسلامی بوده است.
مدیران ارشد صنایع خودروسازی در حالی در ترکیب هیأت مدیره استقلال بودند که این تیم رقیب تیم‌های سایپا و پیکان بود. این دو تیم متعلق به صنایع خودروسازی هستند.
به خاطر جنگ قدرتی که در هیأت مدیره بود نتوانستند مدیرعامل تعیین کنند و علی فتح‌الله زاده خویی توسط امیدوار رضایی به عنوان سرپرست باشگاه استقلال معرفی شد. بعدها که او به سمت مدیرعاملی رسید به خاطر ترس از مجازات‌های کنفدراسیون فوتبال آسیا و محرومیت این باشگاه بود.
با آن که ورود زنان به استادیوم‌های ورزشی ممنوع است، اما عشرت شایق به واسطه‌ی رانتی که از آن برخوردار بود به عضویت هیأت مدیره درآمد. مدیری که هیچ‌گاه اجازه نداشت به استادیوم برود و بازی تیم‌اش را تماشا کند!
تغییرات چندباره اعضای هیات مدیره بی‌ثبات‌ترین دوران استقلال را رقم زد. حذف تیم استقلال از رقابت‌های لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا در کمتر از یک ماه به آغاز این پیکارها، به دلیل ارسال نکردن به موقع اسامی بازیکنان استقلال به کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا و متعاقب آن استعفای گروهی مدیریت باشگاه و اعضای هیات مدیره از جمله اتفاقات نادر و تعجب برانگیر باشگاه استقلال در این سال به شمار می‌رفت.
 
هیأت مدیره استقلال در سال ۱۳۸۶ مرکب بود از علی فتح‌ الله زاده، منصور پورحیدری، خسرو دانشجو، حمیدرضا علیان، امیر رضا واعظ آشتیانی، علی انصاری، محمدسعید نفریه.
خسرو دانشجو یکی از اعضای خانواده‌ی دانشجو که در دوران احمدی‌نژاد ارج و قرب پیدا کردند عضو شورای شهر تهران و رئیس هیأت مدیره بود. منصور پورحیدری تنها عضو فوتبالی هئیت مدیره استقلال بود، فریده شجاعی همسرش نیز نایب رئیس فدراسیون فوتبال و مسئول فوتبال زنان است.
نفریه عضو هیات مدیره و معاون فنی و مهندسی شرکت خدمات مهندسی شهر تهران بود.
حمیدرضا علیان قائم مقام گروه مشاوران جوان احمدی‌نژاد، عضو فعال ستاد انتخابات احمدی‌نژاد، قائم مقام شرکت پارس خودرو برای تکمیل تیم احمدی‌نژاد به هیأت مدیره راه یافته بود.
علی انصاری سرمایه‌دار نوکیسه که از رانت‌های عظیم دولتی برخوردار بود به منظور تزریق پول به باشگاه، همراه با امیررضا واعظ آشتیانی یکی از گردانندگان باند مؤتلفه اسلامی به هیأت مدیره راه یافت. در واقع او در همه‌جا همراه با واعظ آشتیانی بود.
 
علی فتح‌الله زاده از اردیبهشت ۱۳۸۶ تا شهریور ۱۳۸۷ مدیرعامل شد. از شهریور ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ به مدت دو سال امیررضا واعظ آشتیانی جانشین وی شد. آشتیانی پس از برکناری از مدیرعاملی استقلال به عضویت هیأت مدیره داماش گیلان درآمد تا این تیم از برکات و امداده‌های باند «مؤتلفه» برخوردار شود.
 
در سال ۸۸ صحبت از آن بود که استقلال را به وزارت راه و ترابری واگذار کنند.
در سال ۹۰ هیأت مدیره مرکب بود از فتح‌الله زاده، امیدوار رضایی، جواد زرین‌چه، مقداد نجف‌نژاد، عبدالرضا ساور، حسین فرزامی، احمد رسولی‌نژاد
این بار فرزامی و زرین‌چه را وارد هیأت مدیره کردند تا بگویند هوای پیشکسوت‌ها را هم دارند و در هیأت مدیره ورزشکار هم دیده می‌شود.
عبدالرضا ساور معاونت حقوقی –پارلمانی تربیت‌بدنی در دوران ریاست محمد علی‌آبادی را به عهده داشت. وی سپس به معاونت وزارت تعاون رسید و دوباره با عباسی به ورزش بازگشت. رسولی‌نژاد و نجف‌‌نژاد بعد از آن که افتضاح حذف استقلال از لیگ قهرمانان باشگاه‌های آسیا از خاطره‌ها زودوده شد دوباره به هیأت مدیره بازگشتند.
در سال ۹۱ اعضای هیأت مدیره مرکب بودند از فتح‌الله زاده، امیدوار رضایی، سردار احمد شهریاری، مقداد نجف‌نژاد، بهرام افشار زاده.  احمد شهریاری پیش از این مدیرعامل تیم‌ صباباطری بود که رقیب استقلال محسوب می‌شود.
بهرام افشارزاده رئیس سابق کمیته ملی المپیک ایران بود که مدتی هم رئیس فدراسیون وزنه‌برداری و ژیمانستیک بود.
در واقع سردار احمد شهریاری و بهرام افشارزاده جایگزین فرزامی و زرین‌چه شدند تا اثری از پیشکسوت‌ها نماند.
و احمد رسولی‌نژاد از هیأت مدیره استقلال به وزارت ورزش و جوانان کوچ کرد و شد معاون امور حقوقی، مجلس و امور استان‌های این وزارتخانه.
در سال ۹۱ همچنین عبدالرحمان شاه حسینی معاون قضایی دادگاه‌های عمومی‌ و انقلاب تهران بزرگ معاونت حقوقی باشگاه استقلال را که در زیر مجموعه خود سه کمیته انضباطی،حقوقی و استیناف را دارد به عهده گرفت،وی همچنین سمت مشاور عالی مدیرعامل باشگاه را نیز یدک می‌کشید اما چند ماه بعد به عنوان اعتراض استعفا داد.
سردار صلاحی که با وعده جذب اسپانسر 9 میلیاردی وارد گود شده و معاونت اقتصادی استقلال را به عهده گرفته بود پس از برگشت خوردن چك اسپانسر در تنگنا قرار گرفت و برکنار شد.
سال ۹۲ فتح‌الله‌زاده مدیرعامل، علی نظری جویباری قائم مقام. مقداد نجف‌نژاد رئیس هیأت مدیره، منصور پورحیدری، حسن زمانی، سردار احمد شهریاری عضو هیأت مدیره هستند.
امیدوار رضایی به خاطر کلیپ تبلیغاتی ریاست جمهوری برادرش محسن رضایی که در آن گفته بود «برخی سر جای خود نیستند و کسانی که سررشته‌ای از ورزش ندارند در وزارت ورزش حضور دارند.» به دستور عباسی وزیر ورزش برکنار شد. نکته‌ی حایز اهمیت آن که خود امیدوار رضایی هیچ تخصصی در ورزش نداشت و از نظر برادرش حمایت می‌کرد!
نظری جویباری از سال ۶۶ در سمت هوادار، سرپرست، قائم مقام، معاون اجرایی، معاون توسعه و عمران و مدیر فوتسال در تیم استقلال فعالیت کرد.
حسن زمانی عضو هیأت رئیس مجلس پنجم و ششم از ملایر. مدتی نیز عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال بود.
مهدی پرهام مدیرعامل تیم فوتبال نساجی مازندران به جای سردار صلاحی معاونت اقتصادی باشگاه را به عهده گرفت.
 
در پرسپولیس و استقلال همچون بسیاری از دیگر تیم‌ها مدیرعامل حرف اول را می‌زند. رویانیان و فتح‌الله‌زاده بیش از ستاره‌های تیم مطرح هستند. هیچ پستی در نظام به اندازه مدیرعاملی پرسپولیس و استقلال نمی‌توانست به چهره‌شدن آن‌ها کمک کند. آن‌ها به جای هیأت مدیره تصمیم‌ می‌گیرند. چنانکه زرین‌چه و فرزامی به خاطر خودسری فتح‌الله زاده استعفا دادند.
شاه‌حسینی قاضی ارشد رژیم که معاونت حقوقی استقلال را به عهده داشت در مورد دلایل استعفای خود گفت: «وقتی دیدم برای ثبت قراردادها با من مشورت نمی‌شود، تصمیم گرفتم از سمت خود استعفا دهم....مدیران باشگاه‌ها نمی‌خواهند کسی از مفاد قراردادها با خبر شود و به همین دلیل خود آنها بدون اینکه با مشاوران حقوقی مشورت کنند مسائل مربوط به عقد قرارداد را انجام می‌دهند.»
 
http://ilna.ir/news/news.cfm?id=29075
 
مدیرعامل‌ها خود مربی استخدام و برکنار می‌کنند. در این تیم‌ها مسئول روابط عمومی و سخنگو معنا ندارد. آن‌ها هر هفته در برنامه‌ی تلویزیونی ۹۰ شرکت می‌کنند ، اخبار تغییر و تحولات باشگاه را در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهند و شخصاً در مورد جریمه و یا بخشش بازیکنان تصمیم‌‌گیری می‌کنند.
در تیم‌هایی چون داماش نقش امیر عابدینی از این هم بارزتر است. او به صراحت عنوان می‌کند به خاطر آن‌که ۴۰ سال پیش فوتبال بازی می‌کرده در مورد ارنج تیم و مدیریت فنی تیم نیز تصمیم‌‌گیری می‌کند.
و عجیب‌ترین نکته‌ای که تنها در ایران تحت حاکمیت نظام اسلامی می‌توان مشاهده کرد استعفای ظاهری و شکلی مدیرعامل‌هاست که هر از چندی به بهانه‌ی سنگینی رقابت، زیرپاگذاشته شدن حق باشگاه توسط کمیته انضباطی، تصمیمات فدراسیون و فشار بیش از حد رویشان خبر از خستگی و خداحافظی می‌دهند و بعد از چندی به خاطر خواست علاقمندان و یا اصرار هیأت مدیره و به منظور خدمت به مردم و شاد کردن دل هواداران فوتبال به باشگاه برمی‌گردند. آن‌ها همچون مقامات نظام تنها به خاطر رضای خدا، «امت‌حزب‌الله» قبول مسئولیت می‌کنند وگرنه ترجیح می‌دهند در کنار خانواده باشند و به امور شخصی برسند.
در کمتر باشگاهی در دنیا می‌بینید مدیری که استعفا داده، برکنارشده و ... دوباره پس از مدتی به هیأت مدیره و یا مدیریت عامل بازگردد. این تنها مختص نظام اسلامی است. ما همه‌چیزمان در دنیا بایستی ویژه باشد.
 

منبع: ایرج مصداقی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

facebook Yahoo Google Twitter Delicious دنباله بالاترین

   

نسخه‌ی چاپی  


irajmesdaghi@gmail.com    | | IRAJ MESDAGHI 2007  ©